ميسوزد هر آن دل كه از سنگ نباشد
از ميان روضه هاي سخت كربلا ,,, روضه ي اصغر خواندن چه سخت است
مداحي حضرت علي اصغر (ع) گوش ميكردم كه دخترم اومد پرسيد مامان علي اصغر كيه؟؟؟
هر دو تا بچه هام با اشتياق اومدن نشستند رو زانو هام تا از علي اصغر براشون بگم
منم شروع كردم از علي اصغر براشون گفتن
گفتم:
علي اصغر شش ماهش بود تو كربلا
يه نوزاد كوچولوي شير خواره بود كه شش ماه بود به دنيا اومده بود
دشمنا آب رو به روي امام حسين و يارانش ميبندند
مادر علي اصغر هم تشنه ميشه و ديگه شير نداشته به بچه اش بده
علي اصغر هم تشنه اش شده …خيلي گريه و بي تابي ميكنه
زبونش خشك شده بوده از تشنگي و جيغ ميزده و گريه ميكرده وآروم نميشده و نميخوابيده
امام حسين هم براي نجات جوون علي اصغرش اونو از مادرش ميگيره ميبره و از اون آدم بدها ميخواد به اون طفل معصوم رحم كنند و بهش كمي آب بدهند
ولي آبش كه نميدند هيچ
يكي از دشمناي امام حسين به نام حرمله يه تير سه شعبه ميزنه به گلوي اون كوچولو
و رو دست باباش سرش از تنش جدا ميكنند… و امام حسين دست ميبره زير گردن علي اصغرش و مشتي خون ميگيره و به آسمان ميپاشه وخدا رو شاهد ميگيره به خاطر اين ظلم و مصيبت بزرگ
من ميان بغض و اشك بريده بريده روضه خواندم و بچه هام با صداي بلند در آغوشم سر برشانه ي هم گذاشته و گريه سر ميدادند
سوال كردنشان ميان هق هق گريه هاي جانسوزشان شروع شد
كه چرا به اون بچه كوچولو آب ندادند و تير زدن به گلوي كوچولوش؟؟؟؟؟؟؟ و من گفتم كه خيلي دل سنگ بودند و ميخواستند با اينكار بيشتر امام حسين (ع) رو اذيت كنند ….
بازم گريه كنان پرسيد: مامانش چيكار كرد؟؟؟ گفتم باباش روش نشد بچه رو با اون وضع ببره پيش مادرش و برد پشت خيمه ها براي خاكسپاريش گودال بكنه مادرش دوان دوان از راه رسيد و گفت بذار برا آخرين بار بچمو ببينمش
غم سنگيني راه گلومو بست… بغض راه نفس را بست…. و دخترم بريده بريده و با سر دادن ناله و گريه گفت:::مامان چرا خدا مثل اون پيامبر كه تو بيابون دنبال آب ميگشتند و ميگه پناهتون به خدا باشه بعد زير پا بچشون آب در مياد آب نداد علي اصغر؟؟؟
چه سوالهاي سختي ميپرسند اين بچه ها
فهميدم منظورش داستان حضرت اسماعيله
گفتم: براي خدا كاري نداشت كه در زمين گرم كربلا چشمه بجوشاند يا باراني بر لب هاي خشكيده ي علي اصغر ببارد ولي اگر شهادت جانسوز علي اصغر و آن جنايات ديگر اتفاق نمي افتاد ما هرگز بويي از اسلام نبرده بوديم
چون اوج مظلوميت امام حسين و خانواده و يارانشان در حادثه ي كربلا هست كه اسلام را زنده نگه داشته است
خدا بخاطر هدايت بندگانش راضي شد به قرباني شدن عزيزترين بندگانش
حجت را بر ما تمام كرده خدا
چقدر مديونيم به سيدالشهدا و همه ي شهدا و خانواده هايشان….
https://hw2.cdn.asset.aparat.com/aparat-video/aafa4d5bb1a7fa258acedf6796585d0024764125-240p.mp4
__________________________
- اوج ایمان و اخلاص و عظمت حضرت امام حسین(ع) و یاران و عزیزان او از یک طرف و عمق فاجعه ی دردناک کربلا از طرف دیگر، موجب گردیده که غیر از انبیا و اوصیا و مؤمنان و دیگر انسان ها، موجودات عالم هستی هم، هر کدام به نوعی برای حسین، سوز و گداز و جوش و خروش، و سوگ و ناله ای داشته باشند.
*{ اصلا حسين(عليه السلام) جنس غمش فرق ميكند }*